ذهن‌ | پیله ذهن‌ | بی‌خیالی ذهن‌ | روانشناسی

وقتی ذهن‌تان نمی‌تواند بی‌خیال شود

وقتی ذهن‌تان پیله کرده، راهی برای بی‌خیالی وجود دارد.
1403/11/17 17:41
کد خبر: 122151
وقتی ذهن‌تان نمی‌تواند بی‌خیال شود

گاهی اوقات ذهن‌تان به یک فکر یا ایده پیله کرده و از رها کردن آن امتناع می‌کند. این وضعیت در بعضی‌ها ادامه‌دار می‌شود، حتی اگر خودشان متوجه این قضیه نباشند.

از کجا می‌شود فهمید که ذهن به چیزی پیله کرده است؟ چند نشانه وجود دارد:

  • دست از مشاجره برنمی‌دارید.
  • به این معروف هستید که همیشه می‌خواهید حق با شما باشد.
  • مکالمات را در ذهن خود مرور می‌کنید و درون ذهن‌تان به مشاجره می‌پردازید.
  • دلخوری‌ها ذهن‌تان را برای یک مدت طولانی درگیر می‌کنند.
  • کینه‌توز هستید.
  • مستأصل هستید، زیرا اوضاع بر وفق مرادتان نیست.
  • مردم از گلایه‌های شما و این‌که دائماً در موارد مشابه مستأصل می‌شوید، خسته می‌شوند.
  • پشیمان می‌شوید و آرزو می‌کنید که می‌توانستید به عقب بازگردید و کارهای مهم زندگی‌تان را از نو انجام دهید.
  • نمی‌توانید خود را بابت کارهایی که کرده‌اید ببخشید.

این‌که ذهن‌تان گاهی به بعضی چیزها پیله کند طبیعی است، اما اگر نتوانید بی‌خیال شوید، ذهن‌تان بالا و پایین می‌شود.

پیله کردن به مسائل می‌تواند روی روابط، توانایی تمرکز بر زمان حال و احساس شادی تأثیر بگذارد.

پیله کردن می‌تواند تا حدی یک نقطه قوت باشد و به‌عنوان یک نیروی محافظ یا جرقه‌ای برای انجام یک کار عمل کند. با این‌حال، اگر می‌خواهید ذهن سیال‌تری داشته باشید، باید درنهایت بی‌خیال شوید.

بیایید ببینیم چگونه می‌توانیم بی‌خیال شویم.

چرا ذهن پیله می‌کند

بیایید ببینیم چرا ذهن در وهله اول به چیزی پیله می‌کند. فرض را بر این می‌گیریم که ذهن‌تان نمی‌خواهد خوشحال باشید یا آن‌قدر باهوش نیست که خودش را رها کند.

ذهن به‌طور طبیعی دوست دارد که اوضاع بر وفق مرادش باشد؛ همان‌طور که خودمان می‌خواهیم. پیله کردن زمانی رخ می‌دهد که ما به بعضی از چیزها وابسته می‌شویم.

چرا وابسته می‌شویم؟ زیرا از این می‌ترسیم که اگر اوضاع بر وفق مرادمان نباشد، اوضاع خوبی نخواهیم داشت.

برای نمونه:

در میان اخبار

  • اگر در استدلال خود اشتباه کنم، ممکن است ترسم از این باشد که بقیه فکر کنند احمق هستم.
  • اگر در برابر انتقادات از خودم دفاع نکنم، ممکن است ترسم از این باشد که به چشم یک آدم خوب دیده نمی‌شوم.
  • اگر اهل کینه یا رنجش نباشم، ممکن است ترسم از این باشد که مردم دائماً به من بی‌احترامی کنند.
  • اگر از این‌که اوضاع بر وفق مرادم نیست دچار استیصال شده‌ام، ممکن است ترسم از این باشد که نمی‌توانم موقعیت‌های دلهره‌آور را مدیریت کنم.

آیا این موارد به گوش‌تان آشنا هستند؟ ترس شما احتمالاً از مسائل یا پیامدهایی است که به دلایلی با آن‌ها مشکل دارید.

چگونه بی‌خیال باشیم

این‌که بدانیم چرا ذهن‌مان پیله می‌کند- شناسایی ترس- ممکن است در فهم شیوه بی‌خیالی به ما کمک کند.

ابتدا باید این ترس را بپذیریم که ممکن است به هر دلیلی اوضاع خوبی نداشته باشیم. این ترس قابل درک است.

در مرحله بعد باید بپرسیم «برای این‌که احساس کنم مشکلی نخواهم داشت، ترس من به چه چیزی نیاز دارد؟» شاید اولین پاسخ این باشد که «اوضاع باید بر وفق مرادم باشد!» که البته تمایل ذهن به پیله کردن از همین باور نشأت می‌گیرد.

اما چه می‌شد اگر برای خوب بودن نیازی به این نبود که اوضاع بر وفق مرادتان باشد؟ چه می‌شد اگر اطمینان داشتید که حال‌تان صرف‌نظر از روند اوضاع خوب خواهد بود؟ اگر حق با شما نباشد، یا کسی پشت سرتان بدگویی کند، یا اگر اوضاع بر وفق مرادتان نباشد و دست به کاری شرم‌آور بزنید، می‌توانید خود را در یک شرایط خوب تصور کنید؟

اگر می‌توانید خودتان را در یک شرایط خوب تصور کنید، فکر می‌کنید به چه ابزاری برای بهبود شرایط کنونی نیاز داشته باشید؟ من فقط به نفس عمیق، کمی توجه و اندکی عشق نیاز دارم.

اگر این‌ها را داشته باشم، لازم نیست اوضاع بر وفق مرادم باشد.

تمرین بی‌خیالی

بیایید این موارد را در نظر بگیریم و به آن‌ها جامه عمل بپوشانیم:

  1. دقت کنید که ذهن‌تان در چه مواقعی پیله می‌کند. این وضعیت معمولاً با استیصال یا ناتوانی در رها شدن از شر مشاجره یا رنجش همراه است و در قالب فشار جسمی و ذهنی نمود پیدا می‌کند. اگر به این مسئله توجه کنید، پیشرفت خواهید کرد.
  2. درنگ کنید و پذیرای ترس خود باشید. چند لحظه نفس عمیق بکشید. به این توجه کنید که ترس از بدحالی باعث شده که به چیزی دلبستگی پیدا کنید. به این دقت کنید که شما را دچار استیصال می‌کند. ترس‌تان را بپذیرید، نفس بکشید و عشق و توجه‌تان را نثار آن کنید.
  3. به خودتان یادآوری کنید که تحت هر شرایطی خوب خواهید بود. به خودتان یادآوری کنید که برای خوب بودن حتما نباید حق با شما باشد، حتما نباید دلخور شوید و حتما نباید کارها را به شکل دلخواه‌تان به انجام برسانید تا عمیقاً به خوب بودنِ خود اطمینان پیدا کنید.
  4. اکنون بی‌خیال شوید. نفس بکشید و قبول کنید که ممکن است مرتکب اشتباه شوید. قبول کنید که شاید طرف مقابل قصد و نیت خوبی داشته باشد. قبول کنید که لازم نیست اوضاع بر وفق مرادتان باشد. خودتان یا طرف مقابل‌تان را ببخشید. ببینید چقدر مهربانانه و رهایی‌بخش است.

شاید این مراحل آسان نباشند. مشکلی ندارد. مجبور نیستید خودتان را درگیرِ انجام صحیح این کارها کنید. فقط تمرین کنید. ببینید با داشتن یک ذهن کنجکاو چه اتفاقاتی برای شما رقم می‌خورد.

سپس ببینید اگر ذهن‌تان آزاد و سیال باشد، چه اتفاقاتی برای شما رقم خواهد خورد. ببینید چه گشایشی در کارتان رخ می‌دهد. چشم‌انداز جدیدی انتظارتان را می‌کشد.




کپی لینک کوتاه خبر: https://emrouz.news/d/48rp8n

پربیننده ترین




اخبار داغ