قتل| قتل پیرمرد| قتل مرد ثروتمند

دسیسه پرستار خانگی برای قتل پیرمرد تنها؛ مکالمه متهمان در پارک حین طراحی نقشه قتل آنها را لو داد

متهمان قبل از اینکه موفق به کشتن پیرمرد ثروتمند شوند دستگیر شدند.
1404/01/24 08:20
کد خبر: 186871
دسیسه پرستار خانگی برای قتل پیرمرد تنها؛ مکالمه متهمان در پارک حین طراحی نقشه قتل آنها را لو داد

پرستار خانگی که از سرنوشت مرد میانسال با خبر شده بود، نقشه قتل او را با همدستی دو مرد طراحی کرد. اما درست چند لحظه قبل از اجرای نقشه قتل، او و همدستانش توسط کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دستگیر شدند. شامگاه چهارشنبه گذشته، مرد جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و سناریوی قتلی را برای ماموران برملا کرد. او گفت: لحظاتی قبل در حال عبور از پارکی بودم که یک زن و دو مرد را دیدم که روی صندلی پارک نشسته بودند و مشغول صحبت بودند. 

قصدم گوش دادن نبود اما ناگهان جمله‌ای شنیدم که توجهم را ناخواسته به خود جلب کرد. زن جوان گفت: باید او را به قتل برسانیم تا اموالش را تصاحب کنیم. او ادامه داد: با شنیدن این جمله سعی کردم راه رفتنم را آرام‌تر کنم و زن جوان ادامه داد: جردن، خیابان ...، پلاک ...، آدرسی است که فردا ساعت 4 بعدازظهر باید بیایی تا باهم پیرمرد را به قتل برسانیم. من بلافاصله بعد از شنیدن این جملات با پلیس تماس گرفتم.‌

دستگیری سر بزنگاه

 به دنبال این تماس، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و به صورت نامحسوس خانه را زیر نظر گرفتند. همزمان کارآگاهان به تحقیقات میدانی پرداختند و مشخص شد ساکن خانه تاجری است که بعد از رفتن فرزندانش به خارج کشور به تنهایی زندگی می‌کرده است. 

سرهنگ مرتضی نثاری، معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی پایتخت با اعلام این خبر گفت: باتوجه به اطمینان از ماجرا، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به صورت نامحسوس خانه را زیر نظر گرفتند. زمانی که هر سه متهم وارد خانه مرد ثروتمند شدند، کارآگاهان جنایی وارد عمل شده و هر سه متهم را چند لحظه قبل از اجرای نقشه‌شان بازداشت کردند. متهمان در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

برق پول 

منصوره، پرستار خانگی مرد ثروتمند است و قرار بود با همدستی دو نفر از آشنایانش مرد تاجر را به قتل برسانند. او هنوز در شوک نقشه‌ای است که اجرا نشده است. در ادامه گفت‌وگوی ما با منصوره را بخوانید.

چه شد که تصمیم به قتل گرفتید؟

شاهرخ، مرد میانسالی که تصمیم داشتیم او را به قتل برسانیم، به تنهایی زندگی می‌کرد. آنطور که من فهمیده بودم خانواده‌اش به خارج از کشور رفته بودند و کسی را در ایران نداشت که نگرانش شوند. از طرفی شاهرخ وضع مالی خیلی خوبی داشت و در گاوصندوق خانه‌اش کلی طلا و جواهر و دلار بود. زمانی که چشمم به طلا و جواهرات داخل گاوصندوق افتاد یک لحظه هم از جلوی چشمم کنار نرفت.

چطور با شاهرخ آشنا شدی؟

نیاز مالی داشتم و به دنبال کاری بودم که به موسسه خدماتی مراجعه کردم و درخواست کار دادم. شاهرخ نیز به‌دنبال پرستار بود و موسسه او را به من معرفی کرد. من هم راهی خانه‌اش شدم و به عنوان پرستار برایش کار می‌کردم.

نقشه قتل از طرف چه کسی بود؟

من و حامد، دوستم را می‌گویم. زمانی که به او گفتم مرد میانسال وضع مالی خوبی دارد و به تنهایی زندگی می‌کند، فکر سرقت به ذهنش خطور کرد.

اما شما می‌خواستید او را به قتل برسانید؟

اگر فقط سرقت می‌کردیم، مرد میانسال هویت ما را برای پلیس برملا می‌کرد و خیلی زود دستگیر می‌شدیم.

با این حساب فکر نمی‌کردید که دستگیر شوید؟

شاهرخ تنها زندگی می‌کرد و کسی از ناپدید شدنش با خبر نمی‌شد. ما نقشه را خیلی حرفه‌ای طراحی کرده بودیم و اگر هم ناپدید شدنش اعلام می‌شد پلیس نمی‌توانست ردی از ما به‌دست آورد.

 نقشه‌تان چه بود برای قتل؟

من و حامد به تنهایی نمی‌توانستیم قتل را انجام دهیم و نیاز به نفر سومی داشتیم. حامد یکی از دوستانش را معرفی کرد و قرار شد در ازای مبلغی پول، با ما در این جنایت همراهی کند. نقشه به این صورت بود که من وارد خانه شوم و بعد از لحظاتی در را برای حامد و دوستش باز کنم. آنها بعد از ورود به خانه، شاهرخ را با چاقو به قتل رسانده و جسدش را مثله کنند. بعد از آن هم جسد مثله را از خانه خارج کرده و در بیابان‌های اطراف رها کنیم.

اما نقشه‌تان اجرا نشد؟

دقیقا لحظاتی قبل از اینکه ما شاهرخ را به قتل برسانیم و زمانی که همه چیز رو به راه بود و چاقو را به‌دست گرفته بودیم تا مرد میانسال را بکشیم؛ ناگهان در باز شد و کارآگاهان پلیس وارد شدند. من نمی‌دانم چطور آنها از این ماجرا با خبر شدند. موضوعی که تنها ما سه نفر از آن با خبر بودیم و هیچ کس دیگری مطلع نبود.




کپی لینک کوتاه خبر: https://emrouz.news/d/3ze8mj

پربیننده ترین




اخبار داغ