سریال گریه نکن استانبول کپی کامل از سریال شهرزاد ایرانی| داستان سریال شهرزاد ترکی+فیلم
داستان سریال شهرزاد ترکی با نام گریه نکن استانبول نام شباهت زیادی به داستان نسخه ایرانی سریال شهرزاد دارد. سریال شهرزاد ترکی Sehrazat در شهر استانبول جریان دارد و روایتگر یک عشق پیچیده است. شهرزاد، دختری جوان و پرشور است که به همراه نامزدش، فرهاد، رویای آیندهای روشن را در سر میپروراند. اما این رویا با محکومیت فرهاد به اعدام، به تلخترین شکل ممکن نقش بر آب میشود. شهرزاد که برای نجات جان محبوبش هر کاری از دستش میآید انجام میدهد، از بزرگترین فرد قدرتمند و بیرحم خاندان به نام «بزرگبیگ» کمک میخواهد. اما این کمک، هزینهای گزاف دارد و زندگی شهرزاد را برای همیشه تغییر میدهد…
سریال شهرزاد از محبوب ترین سریال های پس از انقلاب بوده است. سریال شهرزاد در سه فصل ساخته شد که فصل اول آن محبوبیت فابل توجهی در میان اقشار مختلف جامعه داشت و دو فصل بعد نیز پرمخاطب بود. داستان سریال شهرزاد در دهه 1330 می گذرد.
قسمت نخست نسخه ترکی شهرزاد با نام "گریه نکن استانبول" تنها پس از 45 روز از آغاز فیلمبرداری منتشر شد. در واقع شاید برخی فکر میکردند نسخه ترکی، قرائتی اقتباسی از این سریال باشد اما خب با تماشای قسمت نخست آن به خوبی متوجه خواهیم شد که این سریال تا حدود زیادی کپی از آن چیزی بود که حسن فتحی در ایران ساخت. پیشتر سینمای ترکیه از چندین فیلم ایرانی ازجمله «مارمولک» ساخته کمال تبریزی اقتباس کرده بود اما این نخستین باری است که یک سریال ایرانی، سوژه اقتباس در خارج از کشور قرار میگیرد. صنعت سریالسازی ترکیه یکی از پردرآمدترین صنایع این کشور در چند سال اخیر است و در سال بیش از ۳۵۰ میلیون دلار درآمد برای این کشور ایجاد کرده است.
روزنامه هفت صبح در بخشی از یادداشت خود درباره این سریال نوشته: "فعلا «شهرزاد» نسخه ترکی نسبتا سرعت بیشتری دارد. مثلا در حال حاضر در «آنچه خواهید دید» پایان قسمت اول ترکیه، تماشاچیان متوجه پیشنهاد بیگآقا به شهرزاد برای ازدواج با قباد شدهاند اما در نسخه ایرانی این ماجرا در پایان اپیزود دوم اتفاق افتاد. داستان قسمت اول در شهرزاد ترکی تا نجات فرهاد به دست بزرگآقا ادامه پیدا میکند اما در پایان قسمت اول نسخه فارسی هنوز مشخص نیست که فرهاد تیرباران میشود یا نه."
به هر حال در این مطلب به سراغ چند برش وایرال شده از قسمت نخست این سریال میرویم و تلاش میکنیم تا در قیاس با نسخه ایرانی برخی نکات را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
در میان اخبار
- مهاجرت سیامک عباسی به کانادا | عکس پاسپورت و بلیط سیامک عباسی
- تجاوز پسر پارک نشین به دختر دانشجو | به جای بیمارستان مرا به خانه کشاند
- تصویری از الهام چرخنده در مراسم بیت رهبری| استایل متفاوت الهام چرخنده با چادر
- راز موفقیت افراد باهوش در محیط کار| افراد موفق به این ۵ عبارت پایبند هستند
- فال ابجد امروز چهارشنبه 28 آذر 1403 برای متولدین هر ماه| طالع بینی از روی علم اعداد و حروف؛ خبر خوبی در راه است
نخستین برخورد قباد و شهرزاد
مدتیست که شهرزاد برای تزریق آمپولهای بزرگ آقا به خانه او رفت و آمد دارد. در نسخه ایرانی شهرزاد در انتظار نشسته تا به محضر بزرگ آقا برود که با صحنه دعوای قباد و شیرین مواجه میشود. قباد از پلهها با عصبانیت پایین میآید و سلام شهرزاد را با یک نگاه سرد پاسخ میدهد. اما در نسخه ترکی، بازسازی این صحنه کمی سینماییتر شده و با برخورد فیزیکی شهرزاد و قباد نگاه آنها به هم گره میخورد اما خب در نهایت چیزی نیست که بتوان آن را یک ایده خلاقانه نامید. در واقع تماشاگری که نسخه ایرانی را دیده باشد با تماشای نسخه ترکی نیاز به ابتکار خلاقانهتری برای سورپرایز شدن دارد.
تنبیه قباد توسط بزرگ آقا
بزرگ آقا که از حال و روز دخترش شیرین مکدر شده، دستور میدهد تا دامادش قباد را ادب کنند. او حس کرده که ناکامی زندگی مشترک دخترش به دلیل رفتارهای خارج از عرف قباد است. بزرگ آقا به رفتارهای او در کلاب پی برده و برای همین قصد دارد تا جان قباد را بهای اعمالش کند. اما قباد که ظاهرا از همه چیز بیخبر است با دیدن بزرگ آقا از او طلب کمک میکند تا جانش را نجات دهد اما بزرگ آقا بدون تعلل به مباشرش، حشمت (در نسخه ترکی: صالح) دستور میدهد تا جان قباد را بگیرد. بازسازی این سکانس در نسخه ترکی به جز سرسبزی لوکشین استانبول، شاید فقط در نوع کادری که فیلمبردار بسته تفاوت کند. یعنی همان دیالوگهایی که در شهرزادِ حسن فتحی دیده بودیم را در گریه نکن استانبولِ چاغری ویلا لوستووالی هم میبینیم. یک بازسازی کمریسک و البته تکراری!
قرار عاشقانه فرهاد و شهرزاد
و اما این سکانس که به انتظارها پایان داد. شهرزاد به خاطر همین عاشقانههایش در ابتدا دیده شد و شاید هم بهترین عاشقانهای بوده که تا کنون در قالب سریال برای مخاطبان ایرانی ساخته شده. حالا در نسخه ترکی هم شاهد یک ملاقات گرم و صمیمی هستیم. همه چیز با جوک بیمزه فرهاد شروع میشود. فرهاد در دفتر روزنامه مشغول به کار است و چپگراست. همین شهرزاد را میترساند. او تعریف میکند که با نیما یوشیج و سایه ملاقات کرده. از نیما تعریف میکند.نیما در نسخه ترکی به آتیلا ایلهان که از شعرای کمونیست ترکیه بود بدل میشود. تنها تفاوت این سکانس در واقع همین است. حتی عقاید سیاسی افراد مذکور در انتقال از فارسی به ترکی حفظ شده. به هر حال شاید برخی چنین حفظ امانتی را بیشتر بپسندند.