سکته پسر محکوم به قصاص در زندان قزل حصار | پرونده قتل پدر پسر جوان برای همیشه بسته شد
رسیدگی به این پرونده از ساعت یک بامداد دوشنبه دهم بهمن سال 1401 و به دنبال مرگ مشکوک مرد میانسالی در خانهاش آغاز شد. زمانی که تیم جنایی قدم در خانه مرد میانسال واقع در محله خزانه گذاشتند، با جسد مردی دست و پا بسته مواجه شدند که آثار کبودی دور گردن و ضربه چاقو از پشت سرش به چشم میخورد.
به گزارش ایران، بهنام، پسر مرد میانسال که موضوع را به پلیس اعلام کرده بود، در تحقیقات گفت: چندین سال قبل پدر و مادرم از هم جدا شدند. مادرم در کرج زندگی میکند و من هم یک هفتهای میشود که به خانه پدرم آمدهام.
شب حادثه با پدرم تا ساعت 4 صبح قلیان کشیدیم و بعد هم به اتاق خودم رفتم و خوابیدم. صبح با عجله از خواب بیدار شدم، چون جایی کار داشتم و دیرم شده بود به همین خاطر دیگر به پدرم سر نزدم. اما شب که به خانه برگشتم و وارد اتاق پدرم شدم، با اتاقی بههم ریخته و جسد پدرم مواجه شده و به پلیس خبر دادم.
گرچه پسر جوان چنین اظهاراتی داشت اما دوربینهای مداربسته اطراف محل خانه قدیمی نشان میداد که به غیر از پسر جوان کسی به خانه وارد یا خارج نشده است. از طرفی روی گردن پسر جوان نیز آثار کبودی به چشم میخورد که حکایت از درگیری داشت. باتوجه به اظهارات ضد و نقیض پسر جوان، او به دستور بازپرس جنایی بازداشت شد.
در میان اخبار
- مرد عصبانی شهردار گرگان را آتش زد| آخرین وضعیت سلامتی علی بلاک شهردار گرگان
- قرار عاشقانه شاهرخ استخری و سپیده بزمی پور در سفر میلان با موهای ژولیده
- پیش بینی بورس امروز چهارشنبه ۱۹ دی 1403 | بازار سرمایه به دنبال فتح قلههای جدید
- مرگ مشکوک زن صیغه ای با قرص| باز شدن پرونده دختر مشهدی یک ماه پس از مرگش
- فال ابجد امروز چهارشنبه 19 دی 1403 ویژه متولدین هر ماه| رمزگشایی از زمان برآورده شدن نیت شما با فال ابجد
درنهایت بهنام به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل عاشق دختر جوانی شدم اما پدرم با این ازدواج مخالفت کرد و من برای همیشه آن دختر را از دست دادم. شکست عشقی باعث شد کینه پدرم را به دل بگیرم. این کینه در دلم بود تا اینکه شب حادثه در حال کشیدن قلیان بودم و خواستم برای خودم چای بریزم که پایم به قلیان گرفت و ذغالها و آب قلیان روی فرش ریخت. پدرم با دیدن این صحنه شروع به داد و بیداد و توهین به من کرد.
من که از او کینه به دل داشتم، رفتارهای تحقیر و توهینآمیزش خیلی مرا ناراحت و عصبی کرد. در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و چاقویی که برای خوردن میوه آورده بودم را برداشتم و به او ضربه زدم. بعد هم طوری صحنهسازی کردم که کسی به من شک نکند.
با اعتراف متهم به قتل پدر و بازسازی صحنه قتل، پرونده برای محاکمه و صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. اولیای دم که دو خواهر و برادر متهم بودند، در دادگاه برای او درخواست قصاص کرده و با صدور رأی اشد مجازات، پرونده پسر جوان برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد.
در حالی که پسر جوان تا چوبه دار فاصله زیادی نداشت، دو خواهرش با حضور در دادسرا از قصاص وی گذشت کردند اما تنها برادر او همچنان خواهان قصاص بود. با گذشت حدود 2 سال از این ماجرا پسر جوان که به انتظار اجرای حکمش در زندان به سر میبرد، روز گذشته در زندان قزل حصار سکته کرد و این پرونده جنایی با مرگ او بسته شد.